سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گمشده
پنج شنبه 91 فروردین 17 :: 9:14 صبح ::  نویسنده : گمنام

مادرم زهرا(س)...

قصه ی دیشب:

داشتم صحبت های آیت الله مجتهدی رو گوش میکردم :

"هر وقت ناامید از همه جا شدی، بدون کارت درست میشه...

حدیث داریم به عزت و جلال خودم قسم که قطع میکنم امید بنده ای که به غیر من امید داره.....
اگه گوشه دلمون به جایی متوجه باشه....کار درس نمیشه"
خدا خدا خدا
حالا با چه رویی خدا؟!

داشتم "یاد امام و شهدا"رو گوش میدادم....

کـــــــــــــــی تو دلا واهمه بود....دعوا سر سر بند یا فـــــــــــاطمــــــه بود...

ذکـــــــــر لبا وقتی که یــــــــــــا زهــــــــــــــــرا میشد...همـــــــــــــه گره هامون وا میشد...

گفتم:میخوانمت مادر پهلو شکسته م....شفاعت من بی آبرو رو پیش خدا بکنی
میخوانت واسه همه،واسه همه اونایی که دلشون هواییه...
کارم گیر یک امضاء بود
توسل کردم به مادرم زهرا(س) و رفتم جلو
خودم هم فکر نمی کردم این نامه من امضاء بشه
مادرم یازهرا/ مادرم یازهرا

 




موضوع مطلب :

آرشیو وبلاگ
پیوندهای روزانه
پیوندها
صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 120578



>