گمشده
چهارشنبه 91 تیر 21 :: 2:13 عصر :: نویسنده : گمنام چه حس قشنگیه سر سجاده بشینی و با معبودت یه گپ خودمونی داشته باشی... ازش تشکر کنی که دستت هنوز تو دستشه... که دستتو هنوز رها نکرده... چه حس قشنگیه دونه های تسبیح رو یکی یکی رد کنی و بگی... یا الله یا الله یا الله چه حس قشنگیه وقتی صداش می زنی ، خیالت راحته که صداتو می شنوه... خیالت راحته که جوابتو می ده... میگه جانم! بنده ی من... چه حس قشنگیه وقتی صبح چشاتو واز می کنی بهش سلام کنی... بگی خداجونم سلام... ممنون که خواستی دوباره باشم... چه حس قشنگیه وقتی می خوای چشاتو ببندی بهش بگی ممنون که امروز بودم... چه حس قشنگیه وقتی داری راه می ری دستت تو دستش باشه... و پا به پاش بری که گم نشی... چه حس قشنگیه وقتی بی چون و چرا تسلیمش بشی... هرچی بگه بگی چَشم... ___ ___ ___ پ ن : خداجونم ممنون که همیشه هوامو داشتی حتی وقتایی که فراموشت کرده بودم... منبع:تسبیح واژه ها موضوع مطلب : آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها صفحات وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 120402
|
|