گمشده
نوید دل غم دیدگان باران لطفت سالهاست بر کویر دلم می بارد و نسیم نوازشگرت دیر زمانیست که در قلبهایمان شور عشق می نوازد چگونه بگویم بیا... که تو هستی و در لحظه لحَظه ی زمان تو را در نوای اذان شنیده ام در عطر سفید یاس بوئیده ام... تو هستی در تمام آیه های ربنایم تو را بارها در اشک دیده ی منتظرانت دیده ام تو را در هق هق گریه ی عاشقانت شنیده ام... بر سجاده ی دلدادگانت در تسبیح منتظرانت چگونه بگویم بیا تو سالهاست که آمده ای دعا کن لایق دیدنت باشم...
منبع: شوق وصال
موضوع مطلب : از گذشته های دور ، هر زمان که انسان دچار مشکل یا پریشانی خاطری میشد ،دست به دعا و نذر و نیاز بر میداشت. این دعا و نذر و نیاز در میان تمامی اقوام و ادیان رایج و مرسوم بود و دعاهای هر فرد بنا بر ظرفیتش، مورد استجابت قرار میگرفت. اما از زمان آغاز غیبت کبری تا کنون دعاهای افراد به گونه ای دیگر به استجابت میرسد. خداوند متعال در تمامی اعصار گذشته ،از خلقت اولین انسان تاکنون ،زمین را بدون راهنما و هدایتگر نگذاشته است و همیشه حجتی که سرشار از خصایص نیکو و پسندیده یا به عبارتی انسانی کامل برای هدایت همنوعانش قرار داده است. و اکنون در عصر ما این حجت خداوند که سرشار از خصوصیات نیک و پسنیده انسانیست ،امام حاضر ،حضرت مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف )است. زمانی که ما به این فرستاده و حجت کامل و بی نقص خداوند متوسل میشویم و خواسته و نیاز خویش را با ایشان در میان میگذاریم ، با حکمت و تدبیری که خداوند متعال در وجود مبارک ایشان نهاده است ،تمام زوایا و ابعاد خواسته و حاجت ما را مورد بررسی دقیق قرار میدهند و با کمک و دعای خیرشان ما را در مسیر خواسته ها و زندگیمان یاری و مدد میکنند. در صورتی که حاجت و خواسته ما به زیان و ضرر ما بینجامد ایشان با قدرتی که خداوند در وجود مبارکشان قرار داده است ،به ما بینش و حکمتی القا میکنند تا با چشم و دیده ای بازتر به قضایا نگاه کنیم و راه خویش را جهت هر چه بهتر شدن زندگیمان با چشمانی تیز بینتر پیش گیریم. باعث تاسف است که این روزها عده ای مشاهده میشوند که برای بر آورده شدن حاجات و نیازهایشان ،دست به دامان خرافات و سحر و جادو و رمل میشوند که این موضوع نه تنها آنها را از مقصود و هدف خیرشان باز میدارد بلکه آنها را به موهومات و پوچی و پستی سوق میدهد و آنها را از مسیر اصلیشان کاملا دور وپرت میکند. در عصر ما دانشمندان و متفکران به این نتیجه رسیده اند که بالاترین قوانینی که بر دنیا حکومت میکند دو قانون جاذبه و قدرت تفکر است. کسی منکر این موضوع نمیتواند باشد که قدرت تفکر و قانون جاذبه نقش مهمی در جهان ما ایفا میکنند اما،همیشه تفکر در مورد مسائل پیش رو ،نتیجه قابل قبولی در نتیجه ندارند.چه بسیار کسانی که از قدرت تفکر بالایی برخوردار بودند اما در مسایلی این تفکر چاره ساز نگردیده است و درنتیجه به مطلوب خویش دست نیافته اند. ساختمانی چند طبقه را فرض کنید که تعداد زیادی در آن سکونت دارند.آنها برای مشاهده تصویری شفاف از تلویزیون نیاز به ارتباط بوسیله یک رشته سیم با آنتن مرکزی دارند.حال اینکه برای دریافت تصاویر به صورت شفاف و نه بصورت برفکی و بی کیفیت ،نیاز به یک تقویت کننده داریم ،به این معنی که ارتباطی مستقیم بین تصویری با کیفیت و شفاف و تقویت کننده آنتن وجود دارد. ما هم نیازمند تقویت کننده ای هستیم تا بکمک آن افکارمان را پرورش دهیم تا به نتیجه ای با کیفیت تر و مطلوبتر دست یابیم.
اکنون که دنیا منتظر ظهور منجی عالم بشریت حضرت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف )است و ایشان هنوز ظهور نکرده اند ،تمامی قوانین حاکم بر جهان از جمله جاذبه و تفکر ،حول محور ایشان میچرخد و ما باید برای رسیدن به خواسته هایمان از این محور و مدار فاصله نگیریم. اگر در مسیر زندگی همیشه از ایشان یاری طلبیم و منتظری واقعی در رکابشان باشیم و در امور و گرفتاریهای زندگیمان به ایشان متوسل شویم برای ارتباطی بهتر و اثر بخشتر با پروردگار، مطمئنا انرژی و قدرتی بی مثال ما را احاطه خواهد کرد که بر تمامی امور زندگیمان تاثیر گذار خواهد بود و به بیانی دیگر باعث انقلابی بزرگ در وجودمان خواهد شد که سعادتمندی دو دنیا را برایمان به ارمغان خواهد آورد. انسان به چه قیمتی حاضر است از این چشمه زلال سعادت؛این انرژی و قدرت والا و خدایی چشم پوشی کند و دل به انرژی هایی بسپارد که قادر به کنترل و اثر بخشی بر خود هم نیستند.
منبع:شایگان
موضوع مطلب : آقا بیا ،که به دل ها قرار نیست ما را که خسته ایم ، به غیر از تو یار نیست در سینه ، باغ نرگس ما را خزان گرفت گویی به دون تو اثری از بهار نیست
در این جهان غم زده با صد هزار امید
گشدیم ما ولی ، خبری از غم گسار نیست پرسیدم از صبا که بگو حال عاشقان گفتا کسی چو فاطمه چشم انتظار نیست آقا تو را قسم، به جوانی مادرت بازا، که از فراق تو ما را قرار نیست
موضوع مطلب : هروقت چشمانت بارانی شد ، دلتنگ شو...
موضوع مطلب : حالا دیگر یاس پیامبر گلبرگ هایش میریزدو هر روز ساقه اش شکسته تر می شود ... زهرا در بستر بیماری افتاده ...وعلی زودتر از او یکجانشین غم زهرا شده ... حالا نمی شود فهمید که کمر مولا شکسته است یا پهلوی زهرا(س) .. درد سینه ی مولا بیشتر است یا سوز دل زهرا ... گریه های زهرا برای پهلویش است یا علی و گریه های مولا برای درد دلش است یا پهلوی زهرا(س)... تاریکی غم و بی کسی و غربت در آن خانه ی گلی پشت همان درهای سوخته با ناله های کودکانه ی طفلان علی (ع)گره خورده و انگار که دنیا را هم آتش زدند این را اشک های زینب یواشکی زیر چادر مادر می گفت ... هرگاه مادری از دنیا می رود کودکانش را میبرند جایی دیگر سرگرم میکنند به بازی و هرچه که دلشان غم نباشدتا نبینند لحظه ی جان دادن مادر را ... چرا که تا ابد میماند نگاه مادر بر قلب هایشان ... ولی تاریخ بازی دیگری با دل کودکان علی کرد... زینب باید از همان کودکی خاکی شدن چادر را در غربت تجربه می کرد تا در کربلا وقتی زمین می خورد نگاهش به دست کسی نباشد آخر زینب هم باید از تنهایی مادر ارث می برد.... و حسین (ع) که بی مادر جان می دهد و حتی نیست مردی که بایستد در مقابل دشمن تا نگذارد بنشیند عدو بر سینه ی جگر پاره ی زهرا ...وحسینی که غریبانه شهید می شود ... و عباسی که با نیزه بر چشم و دستهایی جدا می افتد و صدای فریاد زهرا باری دیگر لرزه بر آسمان و زمین می افکند پسرم ... تاریخ غربت را در قنداقه ی فرزندان آل رسول قرار داده بود غربت طفلی 6 ماهه... شب وداع زهرا و دل طفلانی که پر پر می زند برای نوازش مادر ... صدای قلب زینب می آید چقدر تند تند میزند نبض حسین و حسن و زینب... چرا زینب دستهای لرزانش را زیر دامنش جای می دهد از چه می ترسد ... و زینب شاید دارد تمرین میکند مادری را برای برادرانش ... بغض اش را در پی لب هایی که می لرزند از گریه پنهان میکند و آرامش می دهد به حسن و حسین ... شانه اش را پشت دست هایش پنهان کرده تردید دارد ... دست های مادر که توان ندارد ... اما این آخرین باریست که می توانم نوازش دست های مادرم را بر روی موهایی که روزگار زود سپیدش میکند احساس کنم ... و می رود به سوی مادر ... چشم های کودکان سادات به لب های مادر است نکند مادر از خدا چیز دیگری بخواهد ... با دلشان بازی میکنند اولاد پیغمبر .. نه مادر که هیچ وقت برای خودش دعایی نمیکرد پس حالا هم نمی کند ... اما زهرا بی تاب شده ... موج اشک هایش دریای دل علی را طوفانی کرد و علی باز هم در موج چشم زهرا شکست ... وصدای ناله و دعای مادر که خدا مرا بگیر از مردم ... و دعایی که همه خوب میدانستند مستجاب خواهد شد شانه ای که افتادو چشم هایی که خیره ماند به لب های ترک خورده ی مادر ... دست های زهرا (س)گره خورده بود با عرش خدا و اشک ملائک که گریه شد برای دل طفلان زهرا(س)... زهرا پرواز کرد و پیغمبر خدا شبانه او را در اغوش گرفت و پیوست روح زهرا به آسمان خدا... حالا علی(ع) ماندو جسمی پهلو شکسته ... غسل می دهد زهرایش را با اشک چشمان اش و هر لحظه رازی فاش می شود در مقابل چشمان علی ... کبودی بازوی زهرا کبود کرد دل سیاه شب را ...وعلی (ع)هر بار فریادش را با چادر زهرا (س)خاموش می کرد ... علی (ع)وجودش را غسل میداد و نفسی که سخت می آمد و باز هم پی میبرد به صبر زهرا(ُس) ... شب بودو قرار بود آسمان و زمین راز داری کنند برای مولا... وگریه و فریادهایی که باید مخفی می ماند در دل شب ... ناله هایی که بعد از گذشت صدها سال هنوز هم در دل شب در کوچه پس کوچه های مدینه در بقیع شنیده می شود ... زمین و آسمان راز دار خوبی بوده اند اما هیچ گاه نتوانستند راز اشک ها و غم ها را پنهان کنند ... این را من نمی گویم غربت بقیع و مدینه می گوید ... نا روضه خوانی هست و نه فریادی ... نه در سوخته ای ... نه قبر مادر... اما همین که وارد مدینه می شوی اشک هایت بر زمین بوسه میزنند و تو هم میشکنی و خمیده می شوی چون غم زهرا ... آسمان مدینه پر از نگاه های زینب(س) است ... پر از نگاه های علی (ع)... پر از نگاه هایی ...
موضوع مطلب : یاسی ترین گل دنیا ،نرونرو ! زخمی ترین پر عنقا ، نرو نرو! آتش زدی به عمق وجودم تو نازنین ای نام تو زعالم بالا، نرو نرو ! آجرک الله یا صاحب الزمان
موضوع مطلب : مردسالاری و محدود کردن حجاب به زنان موضوع مطلب : نه فقط چشم ماست منتظرت
التماس دعای فرج موضوع مطلب : چهارشنبه 91 فروردین 30 :: 12:26 عصر :: نویسنده : گمنام سالها پیش که کودک بودم، سر هر کوچه کسی بود که ظرف چینی را با عشق بند میزد، و آن روز به خودم میگفتم، آخر این هم کار ولی امروز که دیگه خبری از او نیست، نقش یک دل که بروی چینیست ترکی دارد و من، هر روز در پی بند زنی می گردم. موضوع مطلب : هرجا رو که نگاه می کنی هر کس درهر شغلی ودر هر سنی ، زن و مرد ، پیر وجوان،دعای سلامتی امام زمان (علیه السلام) را روی لبهاشون زمزمه می کنن. خلاصه هر جایی میشه این دعای سلامتی آقا رو دید . خیلی هم لذت بخشه آخر هرنمازی انسان این دعا رو بخونه(اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن ....) - ببخشید حرفهای دلم آنلاین هستش. تحمل بفرمایید.
موضوع مطلب : آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها صفحات وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 21
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 120376
|
|